ایستگاه رفته

گاهی تند٬ گاهی آهسته٬ هرگز نباید ایستاد

ایستگاه رفته

گاهی تند٬ گاهی آهسته٬ هرگز نباید ایستاد

نود یک برس که دیگه رسیدم

و حالا یکم ِ یک ِ نود و یک و رفتن سال نود. سالی که آغاز آخرین دهه قرن چهاردهم بود. نیمه‌ی اول اون فقط یک اتفاق مثبت داشت و نمیه‌ی آخر اون به طور کامل برای من موفقیت و پیروزی بود. سال آینده برای من یعنی کار و تلاش و زندگی. شاید 91 با هدف‌ترین سالی باشه که به اون ورود پیدا می‌کنم. سال جدید بیشتر برای من برداشت تلاشم در سال گذشته است. چوب‌خط‌هام پرشده و دیگه جای اشتباه ندارم. من از فردا ساعت هفت صبح استارت نود و یک رو با گام‌های سفیدصورتی می‌زنم. زیر شفق به صبح تازه سلام می‌کنم و روی پای خودم از نامرد و نامردی‌هایی که منو تنها گذاشتن و برای من ِ همیشه پایه تنهایی اوردن عبور می‌کنم.